متن و ترجمه آهنگ THUG LIFE از Brockhampton

THUG LIFE - Brockhampton

تاگ لایف - براکهمپتون
تاگ لایف

[Chorus: Kevin Abstract & bearface & London Community Gospel]
I gotta get that bag
It's a thug life, it's a thug life
I gotta get that bag (sha-na-na-na-na-sha-ah)
It's a thug life (la-da-da-da)
It's a thug life (it's a, oh-uh-oh)
Ooh-ah (Sha-na-na-na-na-na-sha-ah)
La-da-da-da (It's a— oh-uh-oh)
Ooh-ah

[Verse 1: bearface]
Try to treat man like baby
Feel the teeth sink in like rabies
Boy you know you don't look fly
Dem gold chains turn your neck green, bye

[Verse 2: Dom McLennon]
It's different reconciling with skeletons I ain't know that I possessed
I sought perfection out in ways I no longer accept
I understand what I neglect in times when I obsess
I’m learning to confess
This fate is harder to digest
The biggest threat I’m up against
Is who I face in my reflection
Depression still an uninvited guest
I'm always accepting
Can’t help but meet the feeling with a familiar embrace
When I know that it’ll kill me
If I give into my brain
I see the shadows inside
They ten feet tall with no eyes
They put my head in the water
And there it’s so beautiful under
The sun reflecting off the corals colors I can’t describe
To make the darkness divine

[Chorus: bearface]
Shouldn't have been out of sight
La-da-da-da
It's a, oh-uh-oh
Ooh-ah
Shouldn't have been out of sight
La-da-da-da
It's a, oh-uh-oh
Ooh-ah
Shouldn't have been out of sight

 

[کر: کوین خلاصه و خرس و انجیل محلی لندن]
من باید کیسه رو بگیرم
این زندگی دزد است، این یک زندگی دزد است
من باید آن کیسه را بگیرم (شی-na-na-na-na-sha-ah)
این یک دروغگویی است (la-da-da-da)
این زندگی دزد است (این یک، اوه-او-آه)
اوههه (شانا na na na na na sha-ah)
لا-دا-دا-دا (این یک- oh-uh-oh)
اوه آه

[آیه 1: خرسندی]
سعی کنید با مرد مانند کودک رفتار کنید
احساس دندان ها را مانند هاری ها نابود کنید
پسر شما می دانید که به نظر نمی آید پرواز کنید
زنجیرهای طلای دایره سبز گردن شما را روشن می کنند

[آثار 2: مک کلنون]
این متفاوت سازگار با اسکلت من نمی دانم که من داشتم
من به طریقی که دیگر قبول نمی کنم، به کمال رسیدم
من درک می کنم که من در زمانی که من وسوسه می کند غفلت می کنم
من یاد می گیرم که اعتراف کنم
این سرنوشت هضم سخت تر است
بزرگترین تهدید من در برابر آن است
آیا من در بازتاب من چهره دارم؟
افسردگی هنوز مهمان ناخوانده است
من همیشه پذیرفتم
نمیتوانم کمک کنم، اما این حس را با آغوش آشنا دیدم
وقتی می فهمم که من را می کشد
اگر من به مغزم بدهم
سایه ها را در داخل می بینم
آنها ده پا بلند بدون چشم هستند
آنها سرم را در آب گذاشتند
و در آنجا آنقدر زیبا است
خورشید منعکس کننده رنگ های مرجانی نیست که می توانم توصیف کنم
برای ایجاد تاریکی الهی

[کر: خرس]
باید از بین نرفته باشد
لا-دا-دا-دا
این آه آه آه آه
اوه آه
باید از بین نرفته باشد
لا-دا-دا-دا
این آه آه آه آه
اوه آه
باید از بین نرفته باشد

گفتگو در مورد این آهنگ





حمید

FIGB


طراحی و توسعه با در لیریکا